تحولات احتمالي آينده در روابط قومي
ايالات متحده آمريکا تنها کشور غربي است که بيش از همه داراي اقوام گوناگون بوده و به عنوان يک "جامعه ي مهاجر"(1)، بنا گرديده است. بررسي مدلهاي تحولات قومي احتمالي که در آن کشور پديد آمده است، براي مسيرهاي دگرگوني
نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري
مترجم: منوچهر صبوري
ايالات متحده آمريکا تنها کشور غربي است که بيش از همه داراي اقوام گوناگون بوده و به عنوان يک "جامعه ي مهاجر"(1)، بنا گرديده است. بررسي مدلهاي تحولات قومي احتمالي که در آن کشور پديد آمده است، براي مسيرهاي دگرگوني احتمالي اروپا در آينده داراي اهميت آشکار است. سه نوع مدل به عنوان مدلهاي مشخص کننده ي تحول روابط قومي در آمريکا طرح گرديده اند. يکي از اين مدلها، مدل همانندگردي است، به اين مفهوم که مهاجران عادات و رسوم اوليه ي خود را رها مي کنند، و رفتارهايشان را در قالب ارزشها و هنجارهاي اکثريت شکل مي دهند. نسلهاي مهاجران با فشارهايي در جهت همانند شدن به اين شيوه روبه رو گرديدند و در نتيجه بسياري از فرزندانشان کم و بيش به طور کامل "آمريکايي" شدند.
مدل دوم، مدل درهم آميزي است. به جاي اين که سنتهاي مهاجران در ارزشهاي مسلط جمعيتي که از قبل وجود داشته محو شود، همه با هم آميخته شده الگوهاي فرهنگي جديد و تکامل يابنده اي را تشکيل مي دهند. بسياري عقيده دارند که اين مطلوب ترين نتيجه ي گوناگوني قومي است. تقريباً تا حدي، اين مدل بيان دقيق جنبه هايي از تکامل فرهنگي آمريکا است. اگرچه فرهنگ "آنگلو" به صورت فرهنگ برجسته باقي مانده است، اما ويژگيهاي آن تا اندازه اي تأثير گروههاي متعدد گوناگوني را که اکنون جمعيت آمريکا را تشکيل مي دهند منعکس مي کند.
مدل سوم مدل کثرتگرايي فرهنگي است. در اين ديدگاه، مناسب ترين مسير، کمک به توسعه ي يک جامعه ي حقيقتاً چند قومي است، که در آن اعتبار مساوي خرده فرهنگهاي متعدد گوناگون به رسميت شناخته شده است. ايالات متحده آمريکا زمان درازي است که جامعه اي کثرتگرا بوده است. اما تفاوتهاي قومي بيشتر در ارتباط با نابرابريها بوده اند تا عضويت برابر اما مستقل در اجتماع ملي.
اگر به اروپاي غربي نگاه کنيم، مي توانيم تنشهاي مشابه و راه حلهاي مشابهي را مشاهده کنيم. بيشتر سياستهاي رسمي حکومت در بريتانيا و کشورهاي ديگر، در جهت مسير اول، يعني همانندگردي هدايت مي شود. همان گونه که در آمريکا ديده مي شود در جايي که اقليتهاي قومي از نظر فيزيکي با اکثريت جمعيت کاملاً تفاوت دارند- مانند مهاجران هند غربي، آفريقاييها و آسياييها در بريتانيا- اين راه ممکن است بيش از همه مسأله ساز باشد. پايندگي نژادپرستي (اغلب نهادي شده) در اروپا کاربرد مفهوم درهم آميزي را در آنجا نسبتاً محدود مي سازد.
رهبران بيشتر اقليتهاي قومي خود به طور فزاينده اي بر مسير کثرتگرايي تأکيد ورزيده اند. دستيابي به پايگاه "مُجزا اما برابر" مبارزات عمده اي را طلب مي کند و در حال حاضر اين راه حل دوردستي است. اقليتهاي قومي هنوز از نظر بسياري از افراد تهديدي به حساب مي آيند: تهديد نسبت به شغل فرد، امنيت فرد و فرهنگ ملي. بلاگردان کردن اقليتهاي قومي گرايشي پاينده است. در حالي که هنوز جوانان در اروپاي غربي غالباً تعصباتي مشابه با تعصبات نسلهاي قديمي تر دارند، اقليتهاي قومي در بيشتر کشورها با آينده اي از ادامه ي تبعيض، در جوي اجتماعي که با تنش و اضطراب مشخص مي شود روبه رو هستند.
مي توان پيش بيني کرد که در آينده، همانند گذشته محتمل ترين مسير ترکيبي از اين سه نوع خواهد بود، با تأکيد نيرومندتر از گذشته بر کثرتگرايي اما اشتباه خواهد بود که کثرتگرايي قومي را تنها ناشي از ارزشها و هنجارهاي گوناگون فرهنگي که از خارج به جامعه اي "وارد شده" بدانيم. گوناگوني فرهنگي همچنين با تجربه ي گروههاي قومي در جريان انطباق با محيطهاي اجتماعي وسيعتري که خود را در آن مي يابند ايجاد گرديده است.
پي نوشت ها :
1. immigrant society
منبع مقاله :گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}